ترس و دموکراسی
چگونه ترس ما را کنترل می کند ؟
در بین تمام احساسات بشری ترس از همه آنها قوی تر است . اما با تمام قدرتی که دارد بشر می تواند مانع اثرات ناخوشایند آن در پروسه سیاسی بشود .
ترس چیست ؟
ترس یک احساس است که انسان بعلت احتمال صدمه دیدن جسم اش همانند اکثر موجودات دیگر روی زمین دارد . احساس ترس در تکامل بشری بعنوان اولین و قوی ترین احساس شناخته می شود و همین انسان را وادار به تفکر می کند .
ارسطو فیلسوف یونانی معتقد بود : " ترس دردی است که بعلت اتفاقی که در حال وقوع است انسان را دچار یک ناتوانی می کند و این تصور را در فرد بوجود می آورد که او با قدرت فردی قادر به جلوگیری از این ترس نیست . "
البته این تعریف خوبی در باره ترس است ، زیرا امروزه بسیاری از انسانها در جامعه دموکراسی هم احساس ناتوانی می کنند ، آنها ترس دارند که کنترل زندگی خودشان را از دست بدهند . البته این عادی نیست که انسان همیشه ترس داشته باشد ، ولی سئوال اینستکه: چرا باید از ترس داشتن مردم نگران بود ؟ واقعیت اینستکه ترس سیستم دموکراسی را به خطر می اندازد .
دموکراسی چیست ؟
قدرت دموکراسی وقتی روشن می شود که شخص نظاره گر آن باشد . در دموکراسی واقعی مردم اطلاعات را دریافت می کنند ، بحث و جدل می کنند راضی نشدند ، با تظاهرات اعتراض خودشان را نشان می دهند ، افراد مسئول با تمام توانایی ها سعی می کنند توضیح دهند ، تا زمانیکه نگرانی و ترس ملت ازتغییرات برنامه ریزی شده اثر نابود کننده و سمی خودش را از دست بدهد . معنی آن اینستکه بحث ، دعوا ، اعتراض و تظاهرات باعث رشد و تکامل یک حکومت دموکراسی می شود و مردم می فهمند که چه چیز با ارزشی دارند . نمونه این نوع اعتراضات را به تازگی در انگلستان بعلت برگزیت ( خارج شدن انگلستان از اتحادیه اروپا ) یا در فرانسه بعلت برنامه های ریاست جمهوری فرانسه که باعث اعتراض شدید کارگران ( جلیقه زرد ها ) شد .
در کشور هایی نظیر انگلیس یا فرانسه که با سیستم دموکراسی اداره می شود مردم اعتراض می کنند البته اگر با خراب کاری همراه شود چند نفری دستگیر می شوند ، ولی بزودی آزاد می شوند و ضمنا بخاطر اعتراض یک عضو خانواده نمی آیند بقیه اعضاء خانواده را دستگیر کنند که طرف از اعتراض دست بر دارد این روش مخصوص کشور هایی است که قانون حکومت نمی کند .
اگر مردم یک جامعه ترس داشته باشند نمی توانند جر و بحث و اعتراض کنند زیرا از عواقب مخالفت خودشان ترس دارند که معمولا در حکومتهای دیکتاتوری چنین است کلاً حکومتهای استبدادی براساس ترس ملت پایدار می مانند . خوراک مستبدین و حامیان آنان ایجاد ترس در ملت و زیردستانشان می باشد تا آنها را وادار به اطاعت کنند .
مردم جوامع مدرن امروز بدلایل مختلفی ترس دارند ، بهمین دلیل هنگام عدم رضایت از شرایط جامعه همه بدنبال یک قربانی هستند که همه تقصیر ها را به گردن او بیندازند ، البته این روش تبدیل به یک راه خطرناک و سمی می شود که مانع اعتماد مردم به سیستم حکومتی است . بدین جهت در یک حکومت دموکراسی باید میزان ترس ملت درست محاسبه شود و مسئولین سعی کنند آنرا ملایم کنند تا بصورت سمی و مخرب در نیاید .
توماس هونر فیلسوف قرن هفدهم معتقد بود که دنیای مدرن با ایجاد خشونت انحصاری سعی می کند که ترس مردم را از یکدیگر کاهش دهند . او معتقد بود گاهی مواقع ترس ضروری است و می تواند برای سیاست موجه و مفید باشد
وینستون چرچیل یکی از معروف ترین سیاستمداران انگلیسی معتقد بود ناسیونالیسم و فاشیسم ترس آورترین مدل حکومتی هستند ، او مردم را علیه فاشیسم متحد کرد و نشان داد که چگونه انسان می تواند تشخیص دهد که کدام ترس واقعی است و کدام ترس سیاسی و ترسناک است زیرا این ترس ساختگی است و بدنبال مقصر می گردد که تقصیر را به گردن فرد یا گروهی بیاندازد . ترس موجه و مفید ترسی است که خشونت و عصبانیت ملت را از طریق یک پرسه قانونی به دموکراسی و حقوق شهری تغییر می دهد ، این نوع تغییر بدون لفاظی های تحقیر و تهدید آمیز امکان پذیر است ، در حالیکه مستبدین با ایجاد ترس مصنوعی ، محیط جامعه را سمی می کنند و دولت مردان سعی می کنند با لفاظی ، توهین و تحقیر ترس را در جامعه افزایش دهند . مثلاً هر انسان وطن دوستی را جاسوس بخوانند .
ایران و دموکراسی اسلامی
آنچه که ما تا امروز در ایران تجربه کرده ایم ، متاسفانه هیچ نشانی از دموکراسی ندارد . دولت مردان ایرانی هر روز نگرانی و ترس را در جامعه افزایش داده اند . از ابتداء شروع حکومت جمهوری اسلامی زمان کوتاهی نگذشته بود که جنگ آغاز شد و مسلما مردم با وجود نارضایتی سکوت کردند چون نگران اشغال و هرج و مرج بودند تا پایان جنگ ملت هر سختی را بعلت وطن دوستی تحمل کردند ولی درست از زمان بعد از جنگ مسئولین هر روز ملت را به طریقی دچار ترس و نگرانی کرده اند . هر هفته در نماز چمعه به مردم یادآوری می کنند که آمریکا دشمن ماست البته هر زمانی یکی دو کشور دیگر هم به این لیست اضافه می شوند پس باید همیشه آماده باشید .
اکثر ما ایرانی ها می دانیم که در تاریخ ایران چه کشور هایی به علت منافع دولت های مطبوع خودشان با همکاری خائنین داخلی باعث شکست های جنبش های سیاسی شده اند ، ولی این دلیل نمی شود که همه ملت را خائن بدانیم . مسلما دانستن این موضوع باعث هوشیاری جامعه و دولت مردان می شود که دیگر اشتباهات قبلی را تکرار نکنند ، ولی اتفاقات گذشته نباید مانع ایجاد روابط منطقی با سایر کشور ها بشود ، زیرا در دنیای امروز هیچ کشوری در انزوا موفق به پیشرفت نمی شود .
امروز در ایران بعد از 40 سال هنوز همان شعار های اول انقلاب تکرار می شود شرایط کشور از تمام جهات بحرانی است ولی مسئولین همه این بحران ها را به گردن دشمنان خارجی می اندازند و مردم را دائما از شروع یک جنگ جدید می ترسانند .با همه این شرایط غیر قابل تحمل در کشور هیچکس اجازه اعتراض ندارد زیرا فوری شخص را به اتهامات واهی دستگیر و زندانی می کنند ، همه اینها نشان دهنده آنستکه ایران حتی یک قدم هم در دموکراسی جلو نرفته است ، برعکس همه روش های حکومت نشانی از یک دیکتاتوری اسلامی دارد . نارضایتی در جامعه چنان بالا رفته که بسیاری از افراد تحصیل کرده کشور را ترک کرده اند یا در فکر ترک کشور هستند ، و از همه بدتر این است که نیمی از جامعه حتی اعتقادات دینی اولیه خودشان را هم از دست داده اند .
نوشته : زهرا خباز بهشتی
کارشناس ارشد روانشناسی اجتماعی
خواننده محترم این وبلاگ ادامه وبلاگ تازه های روانشناسی به آدرس